داستان آبیدیک

progressive


فارسی

1 عمومی:: ترقی‌ خواه‌، تصاعدی‌، مترقی‌، جلو رونده‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: پیشرونده

شبکه مترجمین ایران

3 روان شناسی و مشاوره:: پیش روی کننده

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be ADV. highly, very highly progressive in outlook | relatively | politically

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: adj. dynamic: They are a progressive company. adj. worsening: She had a progressive disease.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code