دیکشنری
داستان آبیدیک
prurigmous
pɹʊɹiməs
فارسی
1
عمومی
::
مانند خنش، خارشی، خنش دار، دچار خنش، خارش دار
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PRUNELLA
PRUNELLE
PRUNELLO
PRUNIFEROUS
PRUNING
PRUNING HOOK
PRUNING KNIFE
PRUNING SHEARS
PRUNT
PRUPLISH
PRURIENCE
PRURIENCY
PRURIENT
PRURIENTLY
PRURIGINOUS
PRURIGMOUS
PRURIGO
PRURITIC
PRURITIC PAPULAR ERUPTION
PRURITUS
PRUSSIAN BLUE
PRUSSIC ACID
PRY
PRY AROUND
PRY FROM
PRY INTO
PRY OFF
PRY OUT
PRY OUT OF
PRY UP
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید