دیکشنری
داستان آبیدیک
qualificatory
kwɑləfɪkətɔɹi
فارسی
1
عمومی
::
واجدشرایط كنن، شایستهكننده، شرط دار، محدودسازنده
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
QUAKE
QUAKE IN BOOTS
QUAKE IN ONE'S BOOTS
QUAKE WITH
QUAKER
QUAKER GUN
QUAKER MEETING
QUAKERISH
QUAKERISM
QUAKER'S MEETING
QUAKINGLY
QUALE
QUALIFICATION
QUALIFICATION DATE
QUALIFICATIVE
QUALIFICATORY
QUALIFIED
QUALIFIED ACCOUNTANT
QUALIFIED FOR WORK
QUALIFIED LEADS
QUALIFIED OPINION
QUALIfiED OUGHTS
QUALIFIED THRIFT LENDER
QUALIFIER
QUALIFING REVOLVING RETAIL EXPOSURE (QRRE)
QUALIFY
QUALIFY AS
QUALIFY FOR
QUALIFYING
QUALIFYING ASSETS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید