reasonably

ɹizənəbli


فارسی

1 عمومی:: عقلا، بط‌ور معقول‌ یا عادلانه‌، معقولانه‌، با دلیل‌، حقا

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code