redintegration

ɹɛdɪntəgɹe͡iʃən


فارسی

1 عمومی:: تجدید، برقراری‌ مجدد

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code