دیکشنری
داستان آبیدیک
refrigerant
ɹəfɹɪd͡ʒəɹənt
فارسی
1
عمومی
::
كولر، مبرد، خنك كن، تب بر، سردكن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
REFRACTORY WEAR
REFRAIN
REFRAIN FROM
REFRAINMENT
REFRAMING
REFRANGIBILITY
REFRANGIBLE
REFRESH
REFRESH WITH
REFRESHER
REFRESHER COURSE
REFRESHER TRAINING
REFRESHING
REFRESHMENT
REFRESHMENTS
REFRIGERANT
REFRIGERANT AIR CONDITIONING
REFRIGERATE
REFRIGERATED AIR CONDITIONING
REFRIGERATED TRASH ROOM
REFRIGERATION
REFRIGERATION TUNNEL
REFRIGERATOR
REFRIGERATOR CIRCUIT
REFRIGERATORY
REFRIGERENT
REFRIGRATIVE
REFRINGENT
REFT
REFUEL
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید