refrigerent

ɹəfɹɪd͡ʒəɹənt


فارسی

1 عمومی:: خنك‌ كننده‌، مبرد، تب‌ نشان‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code