دیکشنری
regie
ɹɛd͡ʒi
فارسی
1
عمومی
::
ادارهكردنمالیات مستقیمتوسطخود دولت، عملكرد اما
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
REGENARATE
REGENCY
REGENERACY
REGENERATE
REGENERATION
REGENERATION BLASTEMA
REGENERATIVE
REGENERATIVE BRAKING
REGENERATIVE MEDICINE
REGENERATIVE REPEATER
REGENERATIVE STORAGE
REGENERATOR
REGENT
REGICIDAL
REGICIDE
REGIE
REGIME
REGIMEN
REGIMENT
REGIMENTAL
REGIMENTALS
REGIMENTATION
REGINA
REGINAL
REGION
REGION AREAS
REGION LEFT
REGION OF ORIGIN
REGION PROPOSAL NETWORK
REGION RATION
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید