داستان آبیدیک

rig


فارسی

1 عمومی:: با، اماده‌ شدن‌، بادگل‌ و بادبان‌ اراستن‌، مجهز كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 ورزش و تربیت بدنی:: ریسه, ریسه ریسه در لغت به معنی دنبال هم کردن وسایلی با کمک نخ است، مثل ریسه مروارید اما در کار ماهیگیری به معنی سرهم کردن قلاب و وزنه و هرزه گرد و شناور و حلقه و ....به صورت جدا با نخی متفاوت از نخ اصلی چرخ ماهیگیری است که برای روش انتخاب شده برای ماهیگیری کار آیی دارد.

کتاب اصول و فنون ماهیگیری ورزشی تالیف عبدالعلی یزدانی

english

1 general:: rig sth up [ M ] to quickly make a piece of equipment from any materials you can find • I rigged up a temporary radio aerial from a coat hanger., rig sb out [ M ] informal to put a particular type of clothing on someone • [ R ]: We rigged ourselves out in tracksuits and running shoes for the race.

Cambridge-Phrasal Verbs

2 general:: verb manipulate dishonestly: We thought they might rig the election. noun gear set up for special purpose: He worked hard to improve his fishing rig.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code