دیکشنری
داستان آبیدیک
roadworthy
ɹodwɜɹði
فارسی
1
عمومی
::
قابل، مادهمسافرت، مناسب برای بكاربردندر جادهها
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ROAD UNIFORM
ROADABILITY
ROADABLE
ROADBED
ROADBLOCK
ROADLESS
ROADMAP
ROADMAPPING
ROADRUNNER
ROADSIDE
ROADSTEAD
ROADSTER
ROADWAY
ROADWAY CONDITIONS
ROADWORK
ROADWORTHY
ROAM
ROAM ABOUT
ROAMER
ROAN
ROAR
ROAR AT
ROAR AWAY
ROAR OUT
ROARER
ROARING
ROAST
ROAST BEEF
ROASTED TRAIL MIX
ROASTER
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید