داستان آبیدیک

roast


فارسی

1 کشاورزی:: گوشت کبابی

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: كباب‌ كردن‌، بریان‌ كردن‌، برشته‌ شدن‌، برشتن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: برشته کردن

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb broiled: We roasted the rabbit to eat.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code