1 کشاورزی:: گوشت کبابی
شبکه مترجمین ایران
2 عمومی:: كباب كردن، بریان كردن، برشته شدن، برشتن
3 عمومی:: برشته کردن
واژگان شبکه مترجمین ایران
1 general:: verb broiled: We roasted the rabbit to eat.
Simple Definitions