دیکشنری
داستان آبیدیک
rodenticide
ɹodəntɪsa͡id
فارسی
1
عمومی
::
جونده کش، دارو یا عامل كشنده جانوران جونده
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ROCURONIUM
ROD
ROD ACTION: EXTRA FAST FAST MODERATE SLOW
ROD BEARING
ROD BLANK
ROD BUTT
ROD HANDLE ROD GRIP
ROD LENGTH
ROD MACHINE OPERATOR
ROD POWER
ROD TIP
ROD TYPE
RODENT
RODENTIA
RODENTIAL
RODENTICIDE
RODEO
RODLESS
RODLIKE
RODMAN
RODOMONTADE
RODS
ROE
ROE DEER
ROEBUCK
ROENTGEN
ROENTGEN RAY
ROENTGENIZE
ROENTGENOGRAM
ROENTGENOGRAPHY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید