داستان آبیدیک

salmon


فارسی

1 عمومی:: (ج‌ش‌) ماهی‌ ازاد، قزل‌ الا

شبکه مترجمین ایران

2 ورزش و تربیت بدنی:: سالمون, نام پیشنهادی : بازگرد ماهیان مادر کشور مان از این نوع ماهیان به صورت بومی نداریم. هرچند که قزل آلا و ماهی آزاد ما از لحاظ علمی در زمره خانواده Salmonidae می‌باشند که ماهی شناسان ایرانی به نام خانواده آزادماهیان آنها را نامگذاری کرده اندکه فقط شامل 3 گونه در ایران است ولی هیچکدام Salmon نیستند. این کلمه هم نام گونه ای نیست بلکه تعدادی از گونه های خانواده آزاد ماهیان را در بر می‌گیرد که با هم وجوه مشترک زیادی دارند. بیشتر عمرشان را در آب شور دریا ها و اقیانوس هاسپری کرده ودر آن جا رشد می‌کنند. عمر کوتاهی بین 2 تا 4 سال یا کمی بیشتردارند، برای تخم ریزی به رودخانه محل تولدشان باز می‌گردند و پس از تخم ریزی می‌میرند.

کتاب اصول و فنون ماهیگیری ورزشی تالیف عبدالعلی یزدانی

english

1 general::   noun ADJ. fresh | wild | farmed | smoked | tinned | pink, red VERB + SALMON eat, have | bake, cook, grill, poach, roast | fish for | catch, land | farm SALMON + NOUN fillet, steak | mousse, paste | farm, farming, fishing | river | pink a salmon-pink shirt PHRASES a fillet of salmon

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun type of fish: We caught some salmon in the ocean., noun large game fish: Salmon has become a valuable fish crop.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code