داستان آبیدیک

sibling

sɪblɪŋ


فارسی

1 عمومی:: هم‌ نیا، هم‌ نژاد، برادر یا خواهر

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. elder/older, younger The younger children were badly treated by older siblings. SIBLING + NOUN rivalry PREP. among/between ~s poor relationships between siblings

Oxford Collocations Dictionary


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code