دیکشنری
داستان آبیدیک
simulant
sɪmjələnt
فارسی
1
عمومی
::
شبیه، مانند
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SIMPLIFICATION
SIMPLIFIED
SIMPLIFIED PAYMENT VERIFICATION
SIMPLIfiED PROCEDURE ACCOMPANYING DOCUMENT
SIMPLIFIED PUBLIC MARKET
SIMPLIFIED SURFACE ENERGY BALANCE
SIMPLIFIER
SIMPLIFY
SIMPLISM
SIMPLISTIC
SIMPLY
SIMSCRIPT LANGUAGE
SIMULA LANGUAGE
SIMULACRUM
SIMULAFE
SIMULANT
SIMULANT OF
SIMULAR
SIMULATE
SIMULATED
SIMULATED ANNEALING
SIMULATED BODY FLUID
SIMULATED FOOD
SIMULATED RANK
SIMULATED TEST MARKET
SIMULATION
SIMULATION LANGUAGE
SIMULATION MODELS
SIMULATIVE
SIMULATOR
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید