داستان آبیدیک

simulate

sɪmjəle͡it


فارسی

1 عمومی:: شبیه‌سازی‌ كردن‌، تشبیه‌ كردن‌، تقلید، بخود بستن‌، صوری‌، وانمود كردن‌، مانند بودن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. closely The device simulates conditions in space quite closely. VERB + SIMULATE be designed to, be used to Models are used to simulate the workings of a real-life system. | try to

Oxford Collocations Dictionary


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code