sled

slɛd


فارسی

1 عمومی:: سورتمه‌ راندن‌، با سورتمه‌ حمل‌ كردن‌، سورتمه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun a vehicle mounted on runners: He dragged his equipment on a sled.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code