داستان آبیدیک

slobber

slɑbəɹ


فارسی

1 عمومی:: تلفظ‌، لجن‌، گل‌، بزاق‌، اب‌ دهان‌، گلیز، گریه‌ بچگانه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: slobber over sb informal disapproving to show too much admiration and liking for someone, in a way that shows little control of yourself • Ted was slobbering over the pretty new assistant in marketing.

Cambridge-Phrasal Verbs


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code