snare

snɛɹ


فارسی

1 عمومی:: كمند، بند، با تله‌ گرفتن‌، تله‌، بدام‌ انداختن‌، دام‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun a trapping device: We caught the rabbit in a snare.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code