sod

sɑd


فارسی

1 عمومی:: چمن‌، مرغزار، كلوخ‌ چمنی‌، با چمن‌، پوشاندن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun turf: We planted our lawn using sod.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code