دیکشنری
داستان آبیدیک
staggard
stægɜɹd
فارسی
1
عمومی
::
گوزن نرچهارساله
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
STAGE FEVER
STAGE FRIGHT
STAGE MANAGE
STAGE MANAGER
STAGE OF COMPLETION
STAGE OF THE LEGISLATIVE PROCESS
STAGE PAYMENTS
STAGE SET
STAGE WHISPER
STAGECOACH
STAGECRAFT
STAGEHAND
STAGER
STAGESTRUCK
STAGFLATION
STAGGARD
STAGGART
STAGGER
STAGGER AROUND
STAGGER FROM
STAGGER IN
STAGGER OUT
STAGGER UNDER
STAGGERED
STAGGERER
STAGGERING
STAGGY
STAGHORN SUMAC
STAGHOUND
STAGING
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید