دیکشنری
داستان آبیدیک
stagnate
stægne͡it
فارسی
1
عمومی
::
راكد ماندن، راكد شدن، از جنبشایستادن، بیحركتشدن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
STAGGER FROM
STAGGER IN
STAGGER OUT
STAGGER UNDER
STAGGERED
STAGGERER
STAGGERING
STAGGY
STAGHORN SUMAC
STAGHOUND
STAGING
STAGING AREA
STAGIRITE
STAGNANCY
STAGNANT
STAGNATE
STAGNATION
STAGNATION POINT
STAGNATION PRESSURE
STAGNICOLOUS
STAGY
STAID
STAIDNESS
STAIN
STAIN WITH
STAINABLE
STAINER
STAINLESS
STAINLESS STEEL
STAINLESS STEEL HOOK
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید