داستان آبیدیک

toleration

tɑləɹe͡iʃən


فارسی

1 عمومی:: بردباری‌، تحمل‌، مدارا، ازادی‌، ازادمنشی‌، ازادگی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. religious QUANT. degree, measure Religious minorities were allowed a wide measure of toleration. PREP. ~ for He preached toleration for all religions.

Oxford Collocations Dictionary


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code