torpidness

tɔɹpədnəs


فارسی

1 عمومی:: بیحالی‌، خدر، حالت‌ خواب‌، سستی‌، بیحسی‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code