tumidly

tumɪdli


فارسی

1 عمومی:: بط‌ور متورم‌ یا اماسیده‌، بااب‌ وتاب‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code