دیکشنری
داستان آبیدیک
undulaory
ʌnd͡ʒəle͡iəɹi
فارسی
1
عمومی
::
موجی، موجنما، نوسانی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
UNDISTURBED
UNDIVIDED ATTENTION
UNDIVIDED ROADS
UNDO
UNDONE
UNDOUBTED
UNDOUBTEDLY
UNDRAINED
UNDRE TEN
UNDRESS
UNDRESSED
UNDUE
UNDUE INFLUENCE
UNDULANT
UNDULANT FEVER
UNDULAORY
UNDULATE
UNDULATING
UNDULATION
UNDULATORY
UNDULY
UNDUTIFUL
UNDYING
UNEARNED ICREMRNT
UNEARNED INCREMENT
UNEARNED INTEREST REVENUE
UNEARNED ITEMS
UNEARNED REVENUE
UNEARTH
UNEARTHLY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید