دیکشنری
داستان آبیدیک
unking
ʌŋkɪŋ
فارسی
1
عمومی
::
از)پاد(شاهی انداختن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
UNIVERSITY
UNIVERSITY EXTENSION
UNIVERSITY HOSPITAL
UNIVERSITY SENATE
UNIVITING
UNIVOCAL
UNJUSIFIED
UNJUST
UNJUSTIFIABLE
UNJUSTLY
UNKEMPT
UNKENNEL
UNKIND
UNKINDEST CUT
UNKINDNESS
UNKING
UNKNIT
UNKNOWABLE
UNKNOWING
UNKNOWN
UNKNOWN COEFFICIENT
UNKNOWN QUANTITY
UNLACE
UNLATCH
UNLAWFUL
UNLAWFUL COMPETITION
UNLAWFUL DETAINER
UNLAWFUL POSSESSION
UNLAWFULLY
UNLEACHED
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید