داستان آبیدیک

unorthodox

ʌnɔɹθədɑks


فارسی

1 عمومی:: دارای‌ عقیده‌ ناصحیح‌ یا غیر معمول‌، غیر ارتدكس‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be, seem, sound | become ADV. highly, very a highly unorthodox teaching style | a little, quite, rather, slightly, somewhat

Oxford Collocations Dictionary


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code