دیکشنری
unpointed
ʌnpɔ͡intɪd
فارسی
1
عمومی
::
بینقطه، بیاعراب، بندكشی نشده
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
UNORGANIZED
UNORTHODOX
UNOWNED
UNPACK
UNPACKED
UNPAID
UNPARALLELED
UNPARLIAMENTARY
UNPEG
UNPEOPLE
UNPERFECT
UNPICKED
UNPIN
UNPLEASANT
UNPLEASANTNESS
UNPOINTED
UNPOLISHED
UNPOLITICAL
UNPOPULAR
UNPOPULARITY
UNPRACTISED
UNPRECEDENTED
UNPREDICTABLE
UNPREGNANT
UNPREJUDICED
UNPRETENTIOUS
UNPRICED
UNPRINCIPLED
UNPRINTABLE
UNPRIVILEGED
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید