داستان آبیدیک

untimely


فارسی

1 عمومی:: شتاب زده، ناپخته، بدموقع، عجولانه

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بیموقع‌، بیگاه‌، غیر منتظ‌ره‌، نامعقول‌، نابهنگام‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: see COME TO AN (UNTIMELY) END.

American Heritage Idioms


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code