داستان آبیدیک

upstairs


فارسی

1 عمومی:: ساختمان‌ فوقانی‌، دراشكوب‌ بالا، بالاخانه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. upper floor: We lived in an upstairs apartment. adv. promoted: He was moved upstairs by his boss.

Simple Definitions

2 general:: see KICK UPSTAIRS.

American Heritage Idioms

3 general:: بالا خانه

واژگان شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code