دیکشنری
داستان آبیدیک
viameter
va͡iæmɪtəɹ
فارسی
1
عمومی
::
مسافت پیما، راهپیما
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
VEX
VEXATION
VEXATIOUS
VEXATIOUS LACTEA
VEXATIOUS RUSSIA
VEXILLATE
VEXILLUM
VEXT
VIA
VI'A PREP
VIABILITY
VIABLE
VIABLE STRATEGY
VIADUCT
VIAL
VIAMETER
VIAND
VIANDS
VIATICUM
VIATOR
VIBRA FLOW
VIBRANCY
VIBRANT
VIBRANT COUPLES
VIBRATE
VIBRATILE
VIBRATILITY
VIBRATING AND SHAKING ZONE
VIBRATION
VIBRATION SENSE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید