دیکشنری
داستان آبیدیک
warhead
فارسی
1
عمومی
::
سرجنگی، كلاهك، قسمتی از موشك كهحاوی مواد منفجره میباشد
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
WARDROOM
WARDS COVE DECISION
WARDSHIP
WARE
WARE RIGHT
WARE ROOM
WAREHOUSE
WAREHOUSE 1
WAREHOUSE CLUB
WAREHOUSE CONTRACT
WAREHOUSE RETAILING
WAREHOUSE STORE
WAREHOUSE UPGRADE 1
WAREHOUSEMAN
WARFARE
WARHEAD
WARILY
WARINESS
WARISON
WARLESS
WARLIKE
WARLIKE PREPARATIONS
WARLOCK
WARLORD
WARM
WARM AS TOAST
WARM BLOODED
WARM BLOODEDNESS
WARM BODY
WARM COLOR
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید