داستان آبیدیک

whisker

hwɪskəɹ


فارسی

1 عمومی:: ماهوت‌، شارب‌، (whiskery)موی‌اط‌راف‌ گونه‌و چانه‌، ریش‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: see BY A HAIR (WHISKER); WIN BY A NOSE (WHISKER).

American Heritage Idioms

2 general:: noun beard: He wore whiskers on his chin.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code