دیکشنری
داستان آبیدیک
whisperingly
hwɪspəɹɪŋli
فارسی
1
عمومی
::
بنجوا، اهسته، سر گوشی، نجوا كنان
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
WHISK
WHISK AROUND
WHISK AWAY
WHISK BROOM
WHISK OFF
WHISKER
WHISKERY
WHISKEY
WHISKEY SOUR
WHISKY
WHISPER
WHISPER ABOUT
WHISPER AROUND
WHISPERER
WHISPERING CAMPAIGN
WHISPERINGLY
WHISPERY
WHIST
WHISTEL
WHISTLE
WHISTLE AT
WHISTLE BLOWER
WHISTLE BLOWERS
WHISTLE DIXIE
WHISTLE FLUTE
WHISTLE FOR
WHISTLE IN THE DARK
WHISTLE STOP
WHISTLEBLOWER
WHISTLEBLOWING ALLEGATION
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید