دیکشنری
داستان آبیدیک
خالصه
xâlese
english
1
Law
::
(of property) private • one’s own • assigned
فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
خالص جریان نقدی
خالص دارایی ها
خالص دارایی های تلفیقی
خالص داراییها
خالص داراییهای قابل شناسایی
خالص زیان عملیاتی
خالص سرمایه در گردش
خالص هزینه مربوط
خالص کاهش قیمت فروش
خالص کردن
خالصا
خالصانه
خالصجات
خالصح
خالصحات
خالصه
خالصه دریائی
خالصه دولتی
خالصه سلطان
خالع
خالق
خالقیت
خاله
خاله پدر خاله مادر
خالی
خالی از ابهام
خالی از سکنه
خالی از مستاجر
خالی شدن
خالی ماند ایستگاه
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید