english
1
general::
empty
transnet.ir
2
Law::
empty; vacant; void
فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه
3
Law::
unoccupied
فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه
4
Law::
depleted (used frequently with the preposition از in the form خالي از 1. devoid of 2. without 3. free from
فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه