دیکشنری
داستان آبیدیک
سرداب
english
1
general
::
basement, cellar
transnet.ir
2
general
::
vault
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
سرخورده
سرخورده کردن
سرخورنده
سرخوری
سرخوش
سرخوشه
سرخوشی
سرخون
سرخک
سرخی
سرد
سرد سازی
سرد ومرطوب
سرد کردن
سرد کردن سریع
سرداب
سردابه
سرداپیرش
سردار
سرداری
سرداور
سردایش
سردایش افشانهای
سردایش طوقه
سردایش گزینشی
سردایش گسسته
سردایش هواراند
سردبیر
سردبیر روزنامه
سردخانه
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید