دیکشنری
داستان آبیدیک
عابر
english
1
general
::
passerby, pedestrian
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ظهر
ظهر شرعی
ظهر نویسی
ظهرانه
ظهرنویسی
ظهرنویسی دوستانه
ظهرنویسی کردن
ظهور
ظهور آنی
ظهور ثانی
ظهور سنبله گندم
ظهور مجدد
ظهور و سقوط حسابداری مدیریت
عابد
عابدانه
عابر
عابربانک
عاج
عاجز
عاجز کردن
عاجز کننده
عاجزانه
عاجل
عاجلا
عاجلانه
عاجی
عادات
عادات خرید
عادات سفر
عادت
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید