دیکشنری
داستان آبیدیک
معطر
english
1
general
::
scented, perfumed, fragrant
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
معزول شدن
معزول کردن
معزی الیه
معسر
معشوق
معشوقه
معصره
معصوم
معصومیت
معصیت
معصیت آمیز
معصیت کردن
معضل
معضل قیمت گذاری انتقالی
معضلات
معطر
معطر کردن
معطل
معطل شدن
معطل نگهداشتن مردم
معطل نگهداشتن کشتی در بندر
معطل کردن
معطلی
معطوف
معطوف به ماسبق
معطوف به مسند
معطوف به مقام
معطوف به کرسى
معطوف داشتن
معظم
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید