گرفتن

1 general:: take, catch

transnet.ir

2 general:: get

شبکه مترجمین ایران

3 Poultry Terminology:: fetch

واژگان شبکه مترجمین ایران

4 Law:: take

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

5 Law:: catch; nab; bag; pocket

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

6 Law:: capture; seize

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

7 Law:: arrest

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

8 Law:: take away; deduct

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

9 Law:: receive

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

10 Law:: accept

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

11 Law:: reap; crop; gather

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

12 Law:: get

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

13 Law:: acquire; appropriate; confiscate; take possession of

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

14 Law:: snatch; grab

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

15 Law:: usurp; expropriate

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

16 Law:: snap a picture

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

17 Law:: secure : obtain something, sometimes with difficulty (secure a bank loan( (they’ve secured government backing for the project(

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه