دیکشنری
داستان آبیدیک
گرگرفت
english
1
general
::
blowup
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
گرفتگیری
گرفتن
گرفتن از
گرفتن با رای گیری تصمیم
گرفتن شرح حال
گرفته
گرفته باشد باز داشتی که با سؤ نیت صورت
گرفته شده
گرفته وتاریک
گرفته کردن
گرفروت
گرگ
گرگ بارون دیده
گرگ وار
گرگ ومیش
گرگرفت
گرگرفتگی
گرم
گرم باد
گرم خانه
گرم شدگی
گرم عهدی
گرم گرفتن
گرم و نرم
گرم ونرم
گرم کردن
گرما
گرمابی
گرمازایی اجباری
گرمازایی اختیاری
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید