دیکشنری
Impostume
ɪmpɑstjum
فارسی
1
عمومی
::
(imposthume) دمل چركی
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
IMPOSING PRESENCE
IMPOSING STONE
IMPOSING TABLE
IMPOSINGLY
IMPOSITION
IMPOSITION OF HANDS
IMPOSSIBILITY
IMPOSSIBLE
IMPOSSIBLE TRINITY
IMPOSSIBLY
IMPOST
IMPOSTER
IMPOSTHUME
IMPOSTOR
IMPOSTROUS
IMPOSTUME
IMPOSTURE
IMPOTABLE
IMPOTENCE
IMPOTENCY
IMPOTENT
IMPOTENTLY
IMPOUND
IMPOUNDING
IMPOVERISH
IMPOVERISHED
IMPOVERISHMENT
IMPRACTICABILITY
IMPRACTICABLE
IMPRACTICABLY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید