دیکشنری
داستان آبیدیک
Incommunicable
ɪnkəmjunɪkəbəl
فارسی
1
عمومی
::
بیحرف، غیر قابل سرایت، غیر، غیرقابل پخش، نگفتنی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INCOMING
INCOMING AUDITOR
INCOMING CALL
INCOMMENSURABILITY
INCOMMENSURABLE
INCOMMENSURABLY
INCOMMENSURATE
INCOMMENSURATENESS
INCOMMODE
INCOMMODED BY WANT O
INCOMMODIOUS
INCOMMODIOUSLY
INCOMMODIOUSNESS
INCOMMODITY
INCOMMUNICABILITY
INCOMMUNICABLE
INCOMMUNICABLE ATTRIBUTE
INCOMMUNICABLENESS
INCOMMUNICABLY
INCOMMUNICADO
INCOMMUNICATIVE
INCOMMUNICATIVELY
INCOMMUNICATIVENESS
INCOMMUTABILITY
INCOMMUTABLE
INCOMMUTABLY
INCOMPACT
INCOMPACTNESS
INCOMPARABILITY
INCOMPARABLE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید