AbiDic.com
  • دیکشنری

Incommunicado

ɪnkəmjunɪkɑdo


فارسی

1 عمومی:: در حبس‌ مجرد، بدون‌ وسایل‌ ارتباط‌

شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INCOMMENSURABLE
INCOMMENSURABLY
INCOMMENSURATE
INCOMMENSURATENESS
INCOMMODE
INCOMMODED BY WANT O
INCOMMODIOUS
INCOMMODIOUSLY
INCOMMODIOUSNESS
INCOMMODITY
INCOMMUNICABILITY
INCOMMUNICABLE
INCOMMUNICABLE ATTRIBUTE
INCOMMUNICABLENESS
INCOMMUNICABLY
INCOMMUNICADO
INCOMMUNICATIVE
INCOMMUNICATIVELY
INCOMMUNICATIVENESS
INCOMMUTABILITY
INCOMMUTABLE
INCOMMUTABLY
INCOMPACT
INCOMPACTNESS
INCOMPARABILITY
INCOMPARABLE
INCOMPARABLY
INCOMPATIBILITY
INCOMPATIBLE
INCOMPATIBLE FUNCTIONS

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط