دیکشنری
داستان آبیدیک
Incommode
ɪnkəmod
فارسی
1
عمومی
::
ازار، ناراحت گذاردن، دردسر دادن، ناراحت كردن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INCOME TAX
INCOME TAX ACTS
INCOME TAX DISPUTES
INCOME TAX RATE
INCOME TAX RETURN
INCOMER
INCOMES POLICY
INCOMING
INCOMING AUDITOR
INCOMING CALL
INCOMMENSURABILITY
INCOMMENSURABLE
INCOMMENSURABLY
INCOMMENSURATE
INCOMMENSURATENESS
INCOMMODE
INCOMMODED BY WANT O
INCOMMODIOUS
INCOMMODIOUSLY
INCOMMODIOUSNESS
INCOMMODITY
INCOMMUNICABILITY
INCOMMUNICABLE
INCOMMUNICABLE ATTRIBUTE
INCOMMUNICABLENESS
INCOMMUNICABLY
INCOMMUNICADO
INCOMMUNICATIVE
INCOMMUNICATIVELY
INCOMMUNICATIVENESS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید