دیکشنری
داستان آبیدیک
Inflorescence
ɪnflɔɹɛsəns
فارسی
1
عمومی
::
وضع گل، شكوفایی، گل اذین، (گش) ارایش
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INFLECTIVE
INFLEXED
INFLEXIBILITY
INFLEXIBLE
INFLEXIBLY
INFLEXION
INFLEXIONAL
INFLEXIONALESS
INFLICT
INFLICT ON
INFLICTABLE
INFLICTER
INFLICTION
INFLICTIVE
INFLICTOR
INFLORESCENCE
INFLORESCENT
INFLOW
INFLOW OF CASH
INFLUENCE
INFLUENCE RANGE
INFLUENCE SPREADER DETECTION
INFLUENCER
INFLUENCER MARKETING
INFLUENT
INFLUENT STREAM
INFLUENTIAL
INFLUENTIAL ORGANIZATIONS
INFLUENTIALLY
INFLUENZA
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید