Intermit

ɪntɜɹmɪt


فارسی

1 عمومی:: قط‌ع‌ كردن‌، موقتا تعط‌یل‌ كردن‌، نوبت‌ داشتن‌، گسیختن‌

شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code