دیکشنری
داستان آبیدیک
Landlubber
lændlʌbəɹ
فارسی
1
عمومی
::
معتاد بزندگی بری، ادم دریا ندیده
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
LANDING NET
LANDING CRAFT
LANDING FIELD
LANDING GEAR
LANDING PAGE
LANDING PLACE
LANDING PLATFORM
LANDING STAGE
LANDING STRIP
LANDLADY
LANDLADY, LANDLORD
LANDLOCKED
LANDLOPER
LANDLORD
LANDLOUPER
LANDLUBBER
LANDMARK
LANDMASS
LANDOCRACY
LANDOWNER
LANDOWNERS
LANDPOWER
LANDRAIL
LANDRIGHT
LAND'S END
LANDS' END
LANDS MAN
LANDSAT DATA
LANDSCAPE
LANDSCAPE ARCHITECT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید