دیکشنری
داستان آبیدیک
Microparasite
ma͡ikɹopɛɹəsa͡it
فارسی
1
عمومی
::
ریز انگل، انگل های كوچك وذره بینی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
MICROMICRON
MICROMINIATURIZATION
MICROMOTION
MICRON
MICRONESIA, FED ST
MICRONESIAN
MICRONIZE
MICRONUCLEATION
MICRONUCLEUS
MICRONURIENT
MICRONUTRIENT
MICRONUTRIENTS
MICROORGAN
MICROORGANISM
MICROORGANISMS
MICROPARASITE
MICROPAYMENT
MICROPHAGE
MICROPHAGOUS
MICROPHAGUS
MICROPHONE
MICROPHONE INPUT
MICROPHONICS
MICROPHOTOGRAPH
MICROPHOTOGRAPHY
MICROPHYSICS
MICROPHYTE
MICROPILE
MICROPORE
MICROPOROUS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید